
راستان | برای اولینبار در تاریخ ایران و کانادا یک ایرانی- کانادایی عضو دولت این کشور شده است. نام او «علی احساسی» است. نکتۀ جالبتر، اما این که او نوادۀ دختریِ عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار بسیار مشهور و قدرتمند رضا شاه پهلوی است که به رغم نقش ممتازی که در نوسازی عصر پهلوی داشت و در زمرۀ رجال درجه اول بود ناگهان مورد غضب واقع شد و در زندان جان او را هم ستاندند. به همین خاطر اتفاق بیسابقۀ عضویت یک ایرانی در دولت کانادا جای فخرفروشی برای سلطنتطلبان ایرانی ندارد و میتوان حدس زد روح رضاشاه نه تنها شاد نشده که آزرده هم شده باشد آن هم درست در سالروز تولد او که ۲۴ اسفند و دیروز بود!
خانوادۀ احساسی در پی انقلاب ۵۷ از ایران رفتند در حالی که بعید بود با آنان مانند دیگر رجال عصر پهلوی برخورد میشد. نوۀ دختری تیمورتاش عضو پارلمان کانادا بود و به عنوان وزیر تحول و تدارکات و خدمات عمومی عضو دولت جدید کانادا به ریاست مارک کارنی شده و بخت با او یار است که این روزها خود کانادا با ترامپ درگیر است و ایرانیتبار بودن او مشکلی از حیث تقابل ترامپ با ایران ایجاد نمیکند هر چند که سالهاست به عنوان کانادایی فعالیت میکند، اما نام و نام خانوادگی و آوازه پدربزرگ تردیدی در تبار ایرانی آقای وزیر باقی نمیگذارد.
درباره شخص او بیشتر نمیدانیم ولی وقتی نوادۀ تیمورتاش باشد باید بالطبع و بالتبع از وزیر دربار مقتدر رضاشاه بگوییم که ناگهان مورد غضب قرار گرفت و گفته میشود، چون در پی اصلاح قراردادهای نفتی بود برخی روزنامههای انگلیسی او را قابلترین فرد برای جانشینی رضاشاه معرفی کردند و شاه نگران و بیمناک شد و پنداشت وزیر دربار متنفذ او قصد توطئه دارد و به سبک دوران قدیم وزیری در اندازه و آوازه تیمورتاش را به زندان انداخت و در زندان جان او را هم گرفتند.
تیمورتاش در کنار اعضای خانوادهاش
نکته جالب و تاریخی، اما این بود که بعد از شهریور ۱۳۲۰ و تبعید و سقوط رضاشاه و در دوران ضعف پادشاه جوان و با پیگیری ایراندُخت تیمورتاش دختر وزیر دربار فقید -که نمیدانیم مادر همین آقای احساسی بوده یا خاله او - قاتل را در عراق یافتند و به تهران آوردند و محاکمه و اعدام شد تا ماجرای خوانخواهی دختر تیمورتاش به یکی از خواندنیترین روایتهای تاریخ معاصر بدل شود خاصه این که و قاتل کسی نبود جز احمد احمدی مشهور به پزشک احمدی که با آمپول هوا زندانیان سیاسی را از پا در میآورد.
دکتر سیفالله وحیدنیا در کتاب «در زیر تیغ» و در بخش مربوط به «جعفر قلی خان سردار اسعد» چنین مینویسد:
«ایران خانم میگفت بعد از شهریورِ ۲۰ درصدد برآمدم تا با کمک بختیاریان- که تنی چند از خانوادههای آنها نیز در حکومت رضاشاه به قتل رسیده بودند- به خونخواهی پدر بپردازم؛ لذا ابتدا شکایتی در دادگاه مطرح کردیم و، چون قاتل پدر ما و سایر مقتولین، شخصی به نام پزشک احمدی بود که زندانیان را با آمپول هوا میکُشت لذا درصدد برآمدیم تا او را پیدا و علیه او اقامه دعوی کنیم.
پس از تفحصهای بسیار معلوم شد پزشک احمدی از ایران فرار کرده و در کربلا با لباس مبدّل، مُهر و تسبیح میفروشد. من و برادرم – مهرپور- برای آن که کسی از قصد ما آگاهی نیابد به عنوان معالجۀ چشم به فلسطین رفتیم و از آنجا به عراق مسافرت کردیم و محل پزشک احمدی را پیدا کردیم. او دکان کوچکی داشت و با لباس مبدل و عرقچین بر سر به فروش مُهر و تسبیح اشتغال داشت.
پس از اطمینان یافتن از این امر تقاضای ملاقات با نوری سعید وزیر خارجه وقت عراق را کردیم که با پدرمان سابقۀ دوستی بسیار داشت. روز دیگر به ما خبر دادند نوری سعید ما را به وزارت خارجه دعوت کرده به صرف ناهار. در ساعت مقرر به دفتر وزیر خارجه رفتیم و بلافاصله بر سر میز ناهار دعوت شدیم.
ناهار آماده بود، اما من و برادرم لب به غذا نزدیم و فقط سر سفره نشستیم. نوری سعید دو سه بار ما را به خوردن دعوت کرد تا من گفتم مشکلی داریم. اگر قول میدهید آن را حل کنید ما غذا خواهیم خورد و گرنه با کمال رضایت و امتنان شما سفرهتان را ترک خواهیم گفت. نوری سعید گفت حالا ناهار را میل کنید و بعد من خواهم شنید و در حد توان در انجام آن اقدام خواهم کرد.
من (ایراندخت تیمورتاش) گفتم: اولا انجام کار ما به خوبی از دست شما ساخته است. ثانیا وقتی غذا خواهیم خورد که قول مساعد گرفته باشیم! وزیر خارجه عراق با تأکید فراوان قول همکاری داد و ما ناهار را صرف کردیم و بعد جریان را به او گفتیم. بلافاصله دستور داد پزشک احمدی را دستگیر کنند و در مرز ایران تحویل دهند.
رضا شاه به تیمورتاش بدبین شد و او را زندانی کرد و عاقبت در زندان به دستور احمدی کشته شد
پس از آن با خوانین بختیاری و مخصوصا منوچهر اسعد - برادر سردار اسعد که او نیز در زندان رضاشاهی بود، اما جان سالم به در برده بود - تماس گرفتیم و آنها در مرز خسروی ظاهر شدند و وقتی پزشک احمدی را مأمورین دولت عراق به مرز آوردند همگی به اتفاق او را به تهران منتقل کردند. پزشک احمدی در تهران محاکمه و با دلایل قاطعی که درمورد خلافکاریهای او در دست بود محکوم به اعدام گردید و حکم درباره او به اجرا درآمد.»
عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار و تئوریسین و طراح اصلی پروژههای بزرگ رضا شاه تا قبل از مغضوب شدن در ۹ مهر ۱۳۱۲ در زندان قصر به قتل رسید و قاتل او - احمد احمدی- مشهور به پزشک احمدی چنان که در بالا اشاره شد ۱۰ سال و ۴ ماه و ۲۱ روز بعد در ۳۰ بهمن ۱۳۲۲ در میدان توپخانه به دار آویخته شد و حالا ۹۱ سال پس از قتل پدربزرگ و ۸۱ سال پس از اعدام قاتل بسیار مشهور او نوادۀ تیمورتاش در کانادا وزیر شده است. واقعا دنیای عجیبی است!
اگرچه منبع اصلی خاطره همان است که در متن آمد، اما نویسنده این سطور وظیفه میداند یادآور شود اول بار این خاطره را در ذیل مقالهای با عنوان «در صحبت با ایراندخت تیمورتاش» به قلم دکتر هوشنگ ساعدلو در فصل نامه «نقد و بررسی کتاب فرزان» - ویژه نوروز ۱۳۸۳ و درست ۲۰ سال قبل خوانده است.
بازپرس جنایی دستور داد تا جسد زن میانسال برای مشخص...
کلر میگوید که در ساعات اولیه صبح از خانه خارج میشد...
در ادامه ویدئویی از فاطمه معتمدآریا که چند سال پیش...
افزون بر کاهش ریزش مو و تحریک رشد مو، این روغن با دیگر...