راستان | مرد جوانی که در ۲۴ مرداد ماه سال ۱۴۰۰ بخاطر درگیری سگ هایشان با چماق دست به قتل چوپان جوان روستایی زده و گریخته بود، هنوز در دام قانون گرفتار نشده است.
عصر ۲۴ مرداد سال ۱۴۰۰ بود که چوپان جوانی در زمین کشاورزی روستای چپلان شهر اهر در حال چرای گوسفندان خود بود که ناگهان صدای زوزههای سگها را میشنود.
چوپان جوان به سرعت به سمت صدا میرود که مشاهده میکند سگ گله اش با یک سگ دیگر درگیر شده است و وحشیانه با هم درگیر هستند و زخمی کردند که برای جدا کردن ۲ سگ به سرعت سمت آنها میرود.
چوپان جوان به صحنه درگیری سگها میرسد و این در حالی بود که دیگر صاحب سگ نیز که در زمینهای روستا مشغول چرای گوسفندان بود خود را به محل رساند و ۲ چوپان موفق شدند سگ هایشان را آرام کنند، اما این پایان ماجرا نبود.
دو صاحب سگ پس از آرام شدن ماجرا بخاطر زخمی شدن سگها با هم شروع به بحث میکنند و یکی از چوپانها میگوید که سگ تو به سگ گله من حمله کرده است که همین بگومگوها کافی بود تا دو مرد جوان با هم درگیر شوند.
درگیری فیزیکی به حدی شدت گرفت که صاحب سگ با چماق بزرگی که در دست داشت محکم به سر چوپان ۳۲ ساله زد و در این لحظه چوپان جوان چشمانش سیاهی رفت و روی زمین افتاد.
بهادر ۳۲ ساله روی زمین افتاد و سرش به شدت شروع به خونریزی کرد به حدی که زمین کشاورزی غرق خون شد و در ادامه اهالی روستا با توجه به سر و صدای درگیری دو مرد جوان خود را به محل رساندند و وقتی دیدند بهادر غرق خون روی زمین است او را به بیمارستان منتقل کردند و ماجرای درگیری نیز به مقر پلیس گزارش شد.
تلاش پزشکان برای نجات جان بهادر ادامه داشت و این در حالی بود که چوپان چماق به دست ناپدید شده بود تا اینکه بعد از ۶ روز یعنی دومین روز شهریور ۱۴۰۰ تلاش پزشکان بی نتیجه ماند و بهادر به خاطر خونریزی مغزی روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و با جنایی شدن این پرونده تجسسها برای دستگیری عامل این قتل کلید زده شد، اما هیچ سرنخی از قاتل در دست نبود.
مادر بهادر حمزه پور که ۲ سال است در فراغ پسرش است در خصوص جزییات دلخراش قتل پسرش به خبرنگار ما گفت: روز ۲۴ مرداد ماه بود که پسرم مثل همیشه برای رسیدگی به امور کشاورزی و سرکشی به گله راهی زمینهای مان شد و همه چیز عادی پیش رفت تا اینکه عصر همان روز ماجرای درگیری شدید پسرم با یکی از اهالی روستای بالایی به گوشم رسید و وقتی پیگیر پسرم شدم فهمیدم او را به بیمارستان منتقل کردند.
وی افزود: به سرعت خودم را به بیمارستان رساندم و وقتی پسرم را روی تخت بیمارستان دیدم دنیا روی سرم خراب شد و حدود یک هفته چشم انتظاری وقتی پایان گرفت که پزشکان اعلام کردند پسرم بخاطر خونریزی مغزی روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و چراغ زندگی ام خاموش شد و من ماندم با یک دنیا تنهایی.
مادر بهادر ادامه داد: ۳ سال از ماجرای قتل پسرم میگذرد و قاتل هنوز آزاد است و دستگیر نشده و از پلیس و مقام قضایی میخواهم که قاتل پسرم را زودتر دستگیر کنند تا کمی از غم فرزندم کم شود.
تحقیقات پلیسی برای دستگیری عامل این قتل خونین ادامه دارد.
رکنا
اردشیر «امیر» قلعهنویی (زادهٔ ۱ آذر ۱۳۴۲) بازیکن بازنشسته...
بخشی از مستند «سمفونی حمید» ساخته جعفر صادقی درباره...
صبح امروز در حالی که هوای توچال بارانی بود، کوهنوردان...
ویدئویی از مهرداد صدیقیان تحت فشار یک دختر در شبکه...