
راستان | پنج سال پیش شعلههای آتش از خانه مرد جوانی به نام دانیال واقع در یکی از محلههای ارمنینشین تهران برخاست. بلافاصله ماموران آتشنشانی وارد عمل شده و اطفای شعلههای حریق را در دستور کار خود قرار دادند. در همین حال دانیال و دوستش که در جریان آتشسوزی دچار سوختگی شده بودند به بیمارستان منتقل شدند؛ اما شدت سوختگی دانیال به حدی زیاد بود که جان خود را از دست داد. درحالیکه کارشناسان آتشنشانی وقوع حریق را به علت انتشار بنزین در خانه گزارش کردند، فرضیه آتشافروزی عمدی قوت گرفت. در همین حال پدر و مادر دانیال با مراجعه به پلیس از نامزد دانیال شکایت کرده و او را عامل مرگ پسرشان معرفی کردند.
بهاینترتیب تحقیقات جنایی کلید خورد و در گام نخست دوست دانیال که در زمان وقوع حریق در منزل او حضور داشت تحت تحقیق قرار گرفت. این پسر جوان به ماموران گفت: «من و دانیال روز حادثه در خانه او بودیم که دقایقی قبل از حادثه نامزد او به نام نگین نیز به خانه آمد.
من به حمام رفته بودم و متوجه نشدم آتشسوزی چطور اتفاق افتاد. فقط وقتی متوجه آتشسوزی شدم و خودم را برای فرار از میان شعلههای آتش آماده کردم، دیدم که دانیال به بالکن رفته بود. اما او یکدفعه داخل خانه در حال سوختن برگشت تا ببیند نگین کجاست و چه بلایی سرش آمده است. اما نگین خودش را از این مهلکه نجات داده بود.» بهاینترتیب نگین بهعنوان تنها متهم پرونده بازداشت شد. بعد از طی روال قانونی، رسیدگی به اتهام نگین در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.
در این جلسه رسیدگی نگین با رد اتهام آتشافروزی عمدی منجر به قتل در شرح ماجرا گفت: «چند سال قبل با دانیال در فضای مجازی آشنا شدم. او عکس من را در صفحه شخصیام دیده بود و به من پیام داد. میگفت از من خوشش آمده و دلش میخواهد بیشتر با هم آشنا شویم. ما مدتی با هم چت میکردیم تا اینکه متوجه شدم او از ایران رفته است. اما بعد از مدتی دوباره به کشور برگشت و این بار با ابراز علاقه به من تقاضای دیدار کرد.من هم قبول کردم و از همان زمان ارتباط جدی میان ما شکل گرفت.» متهم ادامه داد: «دانیال خیلی کمغذا بود. اما مشروبات الکلی را بهصورت افراطی و خیلی زیاد مصرف میکرد. همین مصرف روزانه الکل بود که باعث بیماری او شده بود. او کبد الکلی چرب داشت و وخامت حالش در این اواخر به حدی بود که پزشکان به او گفته بودند اگر سبک زندگیاش را تغییر ندهد شش ماه بیشتر دوام نمیآورد و زنده نخواهد ماند. بااینحال او گوشش بدهکار نبود. وسایل عرقگیری خریده بود و در خانه برای خودش مشروب درست میکرد.»
متهم با اشاره به اینکه همین مسائل مسبب ایجاد اختلاف و درگیری او با مقتول شده بود،ادامه داد:«از صبح تا شب با دانیال جر و بحث داشتم.به او میگفتم دکتر گفته که تو سبک زندگی سالم داشته باش اما تو اصلا مراعات نمیکنی.کار به جایی رسیده بود که او همیشه مست بود و بدنش اینقدر به الکل مقاوم شده بود که باید مقدار زیادی مشروب میخورد.
دیگر غذا را کنار گذاشته بود.همین اعتیادش سبب شده بود نسبت به او دلسرد باشم.تا اینکه در همین حین متوجه شدم با دختری به نام سارا وارد رابطه شده است و دیگر هیچ دلیلی برای ادامه دادن رابطهام با او نداشتم.برای همین یک روز که خواب بود وسایلم را جمع کردم و از خانهاش خارج شدم. متهم ادامه داد:«وقتی بیرون آمدم او با من تماس گرفت و گفت چرا رفتهای؟من دارم میمیرم اما تو بیتوجه به حالم من را ترک کردهای.
بعد به تماس من با سارا اعتراض کرد.میگفت قصد ازدواج با سارا را داشته اما حرفهای من در مورد بیماریاش باعث منصرف شدن سارا شده است.بعد گفت تو که میخواستی من را ترک کنی چرا او را هم از من راندی؟» نگین در ادامه گفت:«مکالمه ما دو ساعت و نیم طول کشید و بالاخره من را راضی کرد به خانهاش برگردم.گفت سر راه مقداری بنزین هم برایم بگیر چون ماشینم بنزین ندارد.من هم سر راه با کارت سوخت خودم یک گالن بنزین گرفتم.
وقتی به خانه رسیدم، بنزین را پشت در گذاشتم و داخل رفتم که دوباره با دانیال بحثمان شد. میگفت چرا به سارا گفتی من بیمارم و زندگیام را به هم ریختی؟ یکدفعه عصبانی شد و سراغ گالن بنزین رفت و آن را به همه جای خانه پاشید.من وقتی شعلههای آتش را دیدم خودم را به پنجره اتاق رساندم و زن همسایه را روی تراس خانه روبهرویی دیدم و از او خواستم به آتشنشانی زنگ بزند. بعد از همان جا خودم را بیرون رساندم.»
نگین ادعا میکند که در کلانتری متوجه مرگ دانیال شد:«فکرش را هم نمیکردم که اتفاق بدی برای دانیال بیفتد تا اینکه چند روز بعد وقتی به کلانتری احضار شدم در آنجا برادر دانیال و دوستش را دیدم که به سمت من حمله کردند. فریاد میزدند و میگفتند تو دانیال را کشتی!من مات و مبهوت آنها را نگاه میکردم و تازه آن زمان بود که فهمیدم دانیال فوت شده است.»
وکیل اولیای دم در اینجا گفت:«مقتول بیماری مقاربتی داشته و زمانی که متهم از این موضوع مطلع شده بود به دلیل انتقال بیماری به شدت خشمگین شد.متهم از این طریق یعنی با آتشافروزی عمدی از مقتول انتقام گرفته است.» اما متهم اعلام کرد بیماری از مقتول نگرفته و این ادعا را رد کرد.
نگین گفت:«من متوجه بیماری مراقبتی دانیال شدم اما این بیماری به من انتقال پیدا نکرده بود.مصون ماندن من از این بیماری برای خودم هم عجیب بود اما همین که در سلامت هستم نشان میدهد انگیزهای برای انتقام نداشتم.» متهم ادامه داد:«من حتی به سارا هم گفتم که دانیال چنین بیماری دارد و از او خواستم خیلی مراقب باشد.» رای دادگاه بعد از پایان رسیدگی و مشورت قضات صادر میشود.
سنج و دمامزنی بوشهریها برای همدردی با مردم بندرعباس،...
مسعود فراستی، منتقد سینما، با انتقاداتی تند به سراغ...
رسانه اسپانیایی Vanitatis گزارش داده که در حال حاضر،...
در این مطلب، مجموعهای از تصاویر نوستالژیک از دوران...