راستان | بامداد 29 تیرماه سال 1403 در یکی از محلههای حومه تهران، صدای تیراندازی به گوش رسید. ساعتی بعد مرد جوانی برادر خود را که به ضرب شلیک گلوله به شدت مجروح شده بود، به بیمارستان رساند و اعلام کرد که برادرش به نام سهیل در جریان یک درگیری مسلحانه به ضرب گلوله مجروح شده است.
بلافاصله تلاش کادر درمان برای نجات جان سهیل آغاز شد اما شدت جراحت به حدی بود که سهیل جان باخت.به این ترتیب رسیدگی به موضوع در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت و بازپرس ویژه قتل به همراه تیم جنایی برای راز گشایی از این جنایت مسلحانه در سردخانه بیمارستان بالای سر جسد مقتول حاضر شدند.
در تحقیقات ابتدایی مشخص شد که در شب حادثه سهیل به همراه خانوادهاش در یک جشن عروسی شرکت داشتند.این جشن در یکی از تالارهای محله زندگی سهیل برگزار شده بود و تعدادی از اهالی محل نیز آنجا دعوت بودند.بعد از صرف شام، سهیل که به گفته شاهدان ماجرا مشروبات الکلی مصرف کرده بود، با جوان دیگری به نام فرشاد که او نیز مست بود، در حالت مستی به علت مسائل پیش پا افتاده با یکدیگر درگیر شده و به هم فحاشی کرده بودند.
در فاز اول درگیری که در تالار عروسی رخ داده بود، با وساطت افراد حاضر در جشن این درگیری خاتمه پیدا کرده بود اما ادامه تحقیقات حکایت از آن داشت که سهیل بعد از جشن مقابل منزل فرشاد رفته و بار دیگر با یکدیگر درگیر شده بودند.به این ترتیب فرشاد و هفت نفر دیگر که در نزاع منجر به قتل شرکت داشتند، بازداشت شدند تا راز ماجرا روشن شود.
در جریان بازجوییها پدر فرشاد به درگیری مسلحانه منجر به قتل اقرار کرد.او اظهار داشت که شب حادثه سهیل بعد از تمام شدن جشن عروسی بار دیگر به مقابل خانه آنها مراجعه کرده و دعوا راه انداخته است.این درگیری در فاز سوم به یکی از بوستانهای حاشیه شهر کشیده شده و طرفین بار دیگر وارد نزاع شدند.
دراین میان پدر فرشاد با اسلحهای که در دست داشته، در حالی که عموی فرشاد و پسرش به همراه خود فرشاد نیز همراهش بودند اقدام به تیراندازی کرد که یکی از گلولههای شلیک شده به سهیل اصابت کرد.با اقرار صریح متهم و بازسازی صحنه جرم و بعد از تکمیل تحقیقات در مرحله دادسرا و صدور کیفرخواست؛ پرونده برای رسیدگی به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.در جلسه محاکمه هشت متهم از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه رسیدگی پدر و مادر سهیل به عنوان اولیای دم تقاضای قصاص قاتل فرزندشان را کرده و اظهار داشتند که از خون پسرشان گذشت نمیکنند.سپس پدر فرشاد به اتهام مباشرت در قتل عمدی و به عنوان متهم ردیف اول این پرونده در جایگاه دفاع حاضر شد. متهم در دفاع از خود به شرح ماجرا پرداخت و گفت:
«شب حادثه عروسی یکی از هم محلهایهایمان بود که ما نیز به همراه خانواده دعوت بودیم.بعد از شام مقابل تالار متوجه شدم که پسرم فرشاد در عالم مستی با سهیل درگیر شده و بعد از فحاشی با یکدیگر دست به یقه شدهاند.خیلی سریع میان دعوا رفتم و آنها را از هم جدا کردم تا اتفاق بدی رخ ندهد.بعد هم پسرم را سوار ماشینم کردن و به منزل بردم.»
متهم ادامه داد:«حدود نیم ساعتی میشد که به خانهمان رسیده بودیم که ناگهان صدای مهیبی شنیدیم. شیشههای خانهمان یکییکی با اصابت سنگ پایین میریخت و صدای عربدهکشی و فحاشی سهیل هم در کوچه میپیچید.پسرم سرش را از پنجره بیرون برد و بار دیگر بین او و سهیل درگیری لفظی و فحاشی رخ داد.آنها برای همیدگر شاخ و شانه میکشیدند و پسرم به سهیل گفت اگر جرئت داری سر جایت بایست تا بیایم و حقت را کف دستت بگذارم.او هم گفت هیچ کاری نمیتوانی بکنی و از کوچه دور شد.
جمله آخری که سهیل گفت باعث شد که فرشاد به شدت تحریک شود و انگار هیچ چیز جلودارش نبود.او به پسرهای برادرم تماس گرفت و از آنها خواست با هم سراغ سهیل بروند.بعد هم با سهیل تماس گرفت و با او در بوستانی که در نزدیکی محلهمان بود قرار دعوا گذاشت.من و برادرم نیز با آنها همراه شدیم تا سهیل بلایی سرشان نیاورد.من در خانه اسلحهای همراه داشتم که آن را برای ترساندن سهیل با خودم بردم.من پشت فرمان نشسته بودم و برادرم نیز در کنارم بود.فرشاد و دو برادرزاده هم در روی صندلی عقب خودروی پراید نشستند.اسلحه را نیز زیر صندلی راننده جاساز کردم.»
متهم در مورد لحظه مواجه شدن با مقتول گفت:«وقتی سر قرار رسیدیم سهیل که تنها بود و یک قمه بزرگ در دست داشت به سمت ماشین ما دوید و حتی فرصت پیاده شدن از ماشین را به ما نداد.او با قمه پشت سر هم به دور تا دور ماشین ضربه میزد و شیشههای خودرو را خرد کرد.
من سرم را روی فرمان گذاشته بودم تا خرده شیشهها در چشمم نرود اما حتی فرصت نداشتم استارت بزنم و ماشین را روشن کنم تا از آنجا دور شویم.تنها کاری که به ذهنم رسید این بود که در یک لحظه اسلحه را بیرون کشیدم و شروع به تیراندازی به زمین کردم تا شاید سهیل بترسد و دور شود. چندین گلوله شلیک کردم که یکی از آنها از زمین کمانه کرد و به سهیل برخورد کرد.من مستقیم او را هدف شلیک قرار نداده بودم و نمیخواستم او کشته شود.»
بعد از اینکه دفاعیات متهم ردیف اول به پایان رسید، عموی فرشاد به اتهام معاونت در قتل عمدی از خود دفاع کرد و گفت:«قرار نبود کسی کشته شود و من و برادرم تنها برای محافظت از فرزندانمان در صحنه حاضر شدیم. من اتهامم را قبول ندارم.»
فرشاد نیز با تایید اظهارات پدر و عموی خود اتهام مشارکت در نزاع منجر به قتل را رد کرد و گفت:«دعوای من و سهیل تمام شده بود و اگر او مقابل خانهمان نمیآمد هرگز کار به اینجا کشیده نمیشد.»
سه متهم دیگر نیز اتهامات خود را رد کردند و در این میان آخرین متهم ادعا کرد اشتباهی دستگیر شده است.او گفت:«شب حادثه با یکی از دوستانم مشروب خورده بودیم و حال دوستم بد شد. من او را به همان بیمارستانی بردم که سهیل آنجا بستری شده بود.بعد از اینکه سهیل فوت کرد، ماموران وارد بیمارستان شدند و به خاطر اینکه من مست بودم با تصور اینکه من هم از مهمانان عروسی بودم، دستگیرم کردند.من دو ماه بازداشت بودم و بعد با قید وثیقه آزاد شدم اما در تمام مرحله گفتهام که هیچ کدام از متهمان را نمیشناسم و در شب حادثه عروسی نبودم.»
بقیه متهمان نیز اظهارات او را تایید کرده و گفتند که این فرد را نمیشناسند و همراه آنها در عروسی و دعوا شرکت نداشته است.
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهمان و وکلای آنها برای صدور رای وارد شور شدند.
هفت صبح
سوگل خلیل در قسمت جدید کارناوال رامبد جوان حضور یافته...
صدف اسپهبدی، بازیگر توانمند سینما و تئاتر، با انتشار...
در سومین روز جشنواره فیلم شهر، قاب صمیمی نرگس محمدی...
«ف»(بلاگرمعروف)نیز در روند تحقیقات و جلسه دادگاه که...
محبوبه با بازی ترلان پروانه در سریال «بامداد خمار»...
دادستان مرکز استان کرمان از شناسایی و متلاشی شدن یک...