راستان | «نارسیسیسم» از نام نارسیس میآید؛ به معنای خودشیفتگی. اسطورۀ زیبایی که زنها شیفتۀ اویند اما دلیلش را نمیداند. با پیشرفت روانشناسی، باورها دربارۀ خودشیفتگی پیچیدهتر شد. فروید خودشیفتگی را پدیدهای زنانه و غیرقابل درمان میدانست. بعدها روانشناسان علمیتر با موضوع برخورد کردند و علائم بیرونی خودشیفتگی را بررسی کردند.
به گزارش راستان، در کتاب دگردیسیهای اووید با نارسیس آشنا میشویم، مرد جوان زیبایی که زنها شیفتۀ اویند اما خودش نمیداند چرا و آرزو دارد که تنهایش بگذارند. روزی در جنگل، به آبگیری میرسد و خم میشود تا آب بنوشد. عکس خود را در آب میبیند و عاشق خود میشود. از شدت غم، نه چیزی میخورد و نه میخوابد. در آخر، سرش را روی چمنزار میگذارد و میمیرد.
واژۀ «نارسیسیسم» در زبان انگلیسی از نام او برگرفته شده و به معنای خودشیفتگی افراطی است. با پیشرفت روانشناسی، باورها دربارۀ خودشیفتگی بسیار پیچیدهتر شده است. فروید که خودشیفتگی را مشکلی صرفاً زنانه تلقی میکرد، معتقد بود زنها تنها به این دلیل خود را میآرایند که به مردها دست یابند. این تمرکز روی زیباییهای فیزیکی سبب شده است که آنها ازخودراضی و از نظر احساسی ضعیف باشند.
بعدها اساتید روانشناسی تلاش کردند علمیتر از فروید با موضوع برخورد کنند و به بررسی علائم بیرونی خودشیفتگی بپردازند. در سال ۱۹۸۰، این موضوع جای خود را در راهنمای تشخیصی و آماریِ اختلالاتِ ذهنی «انجمن روانپزشکی آمریکا» باز کرد. طبق آخرین نسخۀ این راهنما، ویژگی اصلی خودشیفتگی، تکبر است. افراد خودشیفته دربارۀ موفقیتهای خود اغراق میکنند، معتقدند که آدمهای خاصی هستند و تنها افراد خاص میتوانند درکشان کنند. نسبت به دیگران، احساس همدردی ندارند، به سایرین حسادت میکنند و معتقدند که در مقابل دیگران هم به آنها حسادت میورزند و توانایی تحمل نقد را ندارند. ما معمولاً قضاوت میکنیم و میگوییم فردی خوب است یا بد اما در این راهنما افراد یا بیمار هستند یا سالم.
در این کتاب، خودشیفتگی یکی از انواع «اختلالات شخصیت» است که با روانرنجوری۱ متفاوت است. (البته اصطلاح روانرنجوری که بر پایۀ نظریۀ فروید بود دیگر در راهنما به کار نمیرود، اما همچنان واژۀ رایجی در جامعه است.) روانرنجوری، پریشانیِ فردی سالم اما نگران است. این افراد در میانۀ شب از خواب بیدار میشوند و ترس همۀ وجودشان را فرا میگیرد ولی نمیدانند چرا. در مقابل اختلال شخصیتی، زمان خاصی شروع یا تمام نمیشود. اغلب خانوادۀ فرد اظهار میکنند که او همیشه همین طور بوده است. به علاوه، او گمان میکند که حالش کاملاً خوب است. افراد روانرنجور برای این به دنبال درمان خود میروند که از رفتارهای خودشان ناراحتاند اما افراد دچار اختلال شخصیت، برای اینکه دیگران از رفتارهایشان دلخورند. به همین ترتیب، افراد گروه دوم، اغلب رابطۀ خوبی با رواندرمانگر ندارند و نمیدانند آنجا چه میکنند.
برای آشنایی با شخصیتهای نارسیسم میتوان به ۱۰ ویژگی ذیل اشاره کرد:
۱- او نیاز به تحسین شدید و مداوم شما دارد. همواره درصدد دریافت تحسین و تمجید از سوی دیگران هستند. اگر از تحسین و تمجید آنها غفلت شود، آنگاه با واکنش منفیشان روبرو خواهید شد. توقع دریافت توجه خاص از سوی دیگران برجستهترین ویژگی یک شصخیت نارسیسم است.
۲- اهمیت فوق العاده زیادی برای خود قائل است. او مانند طاووس در میان دیگران راه میرود و از هیچ فرصتی در جلب دیگران به تمجید از بزرگی ذاتی خودش غفلت نمیورزد.
۳- خود را فرد بسیار مهمی میداند و غالبا در مورد تواناییها و موقعیتهای خود غلو میکند. یک فرد خودشیفته نسبت به خود دارای احساسی است که روانشناسان آن را «خود بزرگبینی» مینامند. این بدین معنا است که او برداشتی غلو شده از تواناییها و موفقیتهای خود دارد. او بدون اعتنا به موقعیت و زمینهای که در آن قرار دارد، انتظار دارد دیگران همانند یک فرد برجسته با او رفتار کنند.
۴- او خود را فرد خاصی میداند که تنها توسط افراد خاص، باهوش و مشهور درک میشود. از آنجا که فکر میکند فردی خاص و بینظیر است، غالبا مایل است که با فراد و گروههایی که گمان میکند آنها نیز خاص و بینظیر هستند، به هر طریقی رابطه برقرار کند.
۵- ذهن او همواره مشغول خیالپردازی درباره موفقیت، قدرت، زیبایی و یا عشق است. به طور مداوم درباره خودش لاف میزند و گزافه میبافد و به همین دلیل غالبا از نظر دیگران فردی متکبر و ناخوشایند جلوه میکند. او حتی برای اینکه نشان دهد بهترین است به بهترین پزشکان و آرایشگران مراجعه میکند.
۶- همواره خود را حق به جانب میداند و انتظار دارد که دیگران به گونهای خاص با او برخورد کنند و با آرزوها و امیال او همراهی کنند. به یاد داشته باشید که یک شخص خود شیفته در ظاهر خود را برتر از دیگران نشان میدهد، بلکه آنها واقعا باور دارند که دارای ویژگیهای برتر، خاص و منحصربه فردی هستند.
۷- به نظر میرسد که او فاقد حس همدلی است. به همین جهت قادر به درک و پاسخگویی به احساسات و نیازهای دیگران نیست. به دلیل ادعای سروری که فرد نارسیسم دارد، او دارای نقض شدید در برقراری رابطه صمیمانه با دیگران است.
۸- او غالباً به دیگران حسادت میورزد و یا بر این باور است که دیگران نسبت به او حسادت میورزند. یک فرد خودشیفته، همواره فکر میکنند که نسبت به دیگران استحقاق بیشتری برای رسیدن به ثروت و جایگاه دارند. به همین دلیل غالبا بر نقاط ضعف دیگران متمرکز میشوند و غالبا موفقیتهای دیگران را تحقیر و سرزنش میکنند.
۹- غالبا از ارتباط خود با دیگران در جهت تحقق نیازهای خود سوء استفاده میکند.
۱۰- غالباً در افکار و رفتار او میتوان فخرفروشی نسبت به دیگران را مشاهده کرد. غالبا محسنات دیگران از سوی او نادیده گرفته میشود.
افراد نارسیست برای رسیدن به اهدافشان علاقه زیادی به بازی دارند. برخی از بازیهایی که آنها با دیگران میکنند شامل موارد زیر است:
آنها طرف مقابل را گیج و سردرگم میکنند به نحوی که او احساسش را تشخیص ندهد.
آنها یک نفر را در ابتدای رابطه با عشق بمباران میکنند، اما زیاد خوشحال نشوید او به دنبال جلب توجه است.
ممکن است ناگهان شما را حذف کند! مثلا بلاکتان کند.
نقطه ضعف افراد خودشیفته چیست؟
احتمالا یکی از بارزترین نقطه ضعف افراد خودشیفته مسئله ارتباطی آنهاست. یکی از مهمترین نقاط ضعف آنها ناتوانی آنها در حفظ یک ارتباط عاطفی واقعی است. ناتوانی آنها در نشان دادن همدلی واقعی به این معنی است که برای برقراری ارتباط با مردم از سطح احساسی وارد عمل خواهند شد.
قضات دادگاه کیفری استان تهران، همسر معاون شهردار تهران...
برگزارکنندگان، پلیس را مقصر لغو کنسرت میدانند اما...
بهاره سرگلزایی از هنرمندان جوان برنامه «عصر جدید» تحت...
اردشیر «امیر» قلعهنویی (زادهٔ ۱ آذر ۱۳۴۲) بازیکن بازنشسته...