
راستان | به تازگی خبری تکان دهنده از لنگرود مخابره شده. قتل دردناک یک دختر هشت ساله توسط پدری که درگیر اعتیاد و مشکلات روانی بوده و در یک نزاع خانوادگی با چاقو دخترش را به قتل رسانده است.
حادثه تلخی که تنها یک مورد از موارد مشابه ماههای اخیر بوده است. این که چگونه فردی در شرایط بحرانی میتواند دست به چنین جنایتی بزند، سوالی است که پشت آن مسائل مربوط به خلأهای قانونی به چشم میخورد. زنگ خطری که هر روز با صدای بلندتری به گوش میرسد. حالا خاطرات ماجرای قتل رومینا اشرفی بیش از پیش بازخوانی میشود.
روز جمعه هفته گذشته، محله دریاسر لنگرود شاهد یک فرزندکشی هولناک توسط مردی بود که به گفته برخی از اهالی، اصلا پیشینه اخلاقی خوبی نداشت. به گفته همسایهها، او چهار بار ازدواج کرده بود که آخرین آن با مادر آیلار بود. پس از مدتی زندگی با همسر اول، در پی اختلافات خانوادگی جدا شدند. پس از جدایی از همسر اول، مرد جوان دوباره ازدواج کرد اما ازدواج دوم هم عاقبت خوشی نداشت. پس از شکست در دو ازدواج، پدر آیلار این بار با زن دیگری ازدواج و همان رفتارهای خشونتآمیزی که با همسران قبلی خود داشت را با او نیز تکرار کرد.
آن طور که اهالی میگویند، او همسر سومش را در خانه حبس کرده بود که با پیگیری خانواده این زن او هم از اسارتگاه مرد خشن رها و این ازدواج نیز به شکست ختم شد. سه ازدواج ناموفق پر از خشم و خشونت، هیچ کدام باعث نشد این مرد 44 ساله تغییر رویه دهد و اوایل دهه 90 با مادر آیلار ازدواج کرد.بنا بر شنیدهها، مادر آیلار نیز روزگار خوشی در کنار شوهرش نداشت.
گفته میشود این مرد یکبار مادر آیلار را بعد از دعوا از خودروی در حال حرکت به بیرون پرت کرده که منجر به آسیبدیدگی شدید او شده بود؛ به حدی که مادر مدتی به کما رفته بود. به گفته اهالی محل، این زن و شوهر از مدتها قبل اختلاف داشتند. ظاهرا سه دانگ از خانه به نام مادر آیلار بود و او گفته بود سه دانگ دیگر را هم در صورت ادامه رفتار خشونتآمیز پس از جدایی به عنوان مهریه و نفقه از او میگیرد.»روز جنایت، از صبح پدر و مادر آیلار با هم مشاجره میکردند و شدت آن به حدی بود که همسایهها نیز متوجه آن شدند اما هیچکس نمیدانست این مشاجره آتش زیرخاکستر است و ساعاتی بعد جنایتی خونین رخ خواهد داد. ساعت 11 صبح بود و مرد خانه همچنان به بگو مگو با مادر خانواده ادامه میداد و او را تهدید میکرد. مادر که وحشت زده شده بود با پلیس تماسگرفت و درخواست کمک کرد اما هرچه منتظر ماند هیچ خبری از ماموران نشد. ساعت 20 و 30 دقیقه شامگاه جمعه، تن مادر از ترس و وحشت تهدیدهای شوهرش مثل بید میلرزید و هر لحظه منتظر بود اتفاق هولناکی رخ دهد.
ساعت 22 و 30 دقیقه شب مرد به همسرش گفت میخواهم بروم بیرون و سیگار بکشم. مادر با صدایی گرفته از شدت گریه برای دخترکش آیلار به جامجم گفت: «شوهرم بعد از کشیدن سیگار به خانه آمد و به آیلار گفت دخترم اگر من و مادرت جدا شویم، تو با مامان زندگی میکنی یا با بابا؟ که دخترم گفت با مادرم و او را خیلی دوست دارم. دخترم گفت مامان هم گرسنه هستم، هم تشنهام و هم دستشویی دارم. پدرش گفت حق نداری آب و غذا بخوری یا به دستشویی بروی. دخترم گفت نمیتوانم تحمل کنم و باید به دستشویی بروم. پدرش گفت آیلار بیا جلوتر و تیلههایت را ببین. یکدفعه دخترم را بغل کرد و با خودش یه اتاق خواب برد. ناگهان دیدم خون است که از شکم دخترم فواره میزند. با هر ضربه چاقویی که میزد، میشمرد و میگفت این یک...این دو...این سه...این چهار.... من که وحشت کرده بودم، دستم را روی شکم دخترم گذاشتم تا بیش از این ضربه نزند که دست خودم هم زخمی شد و بخیه خورد. یک ضربه چاقو هم به رانم زد. آن موقع، مادرم در خانه بود و شوهرم او را نیز مورد ضرب و شتم شدید قرار داد. پس از قتل، شوهرم به حیاط آمد و گفت من فرار نمیکنم و این چاقوی من است. گفتم بیا به قلب من هم بزن گفت نه. اگر تو را بکشم، مادرت مرا قصاص میکند، اما اگر تو زنده بمانی، در نهایت دو سه سال در زندان استراحت میکنم، آب خنک میخورم و بعد آزاد میشوم. تو باید بدهیهای مرا بدهی و بعد بروی به دیوانهخانه.»
صداهای هولناکی که از خانه بلند شده بود، دوباره همسایهها را به بیرون کشاند اما از ترس به طبقه بالا نیامدند. یکی از اهالی در ادامه گفت: «پدر آیلار، دخترش را در اتاق خواب طبقه بالای خانه کشته بود و یکدفعه متوجه مادر آیلار شدیم که با دستان خونین در همسایهها را میزد و از آنان برای نجات دخترش کمک میخواست. مرد خشمگین حتی با چاقو همسایهها را هم تهدید به قتل میکرد.»
مادر در ادامه توضیح داد: «دخترم قبل از قتل، خیلی تلاش کرده بود دستشوییاش را نگه دارد اما بعد از قتل متوجه شدم دستشویی کرده است. با اورژانس تماس گرفتیم که نیامد و دخترم را با اینکه تمام کرده بود اما با خودروی شخصی به بیمارستان بردیم. به عنوان مادر آیلار تنها قصاص شوهرم را میخواهم.»
پیکر آیلار برای بررسی علت مرگ در اختیار پزشکی قانونی است و به گفته اهالی ظاهرا روز دوشنبه پیکر دخترک را تحویل گرفتهاند تا مراسم تشییع جنازه را برگزار کنند.
فرمانده انتظامی شهرستان لنگرود هم در این باره اظهار کرد: در پی تماس مردمی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 مبنی بر وقوع نزاع خانوادگی در یکی از محلات لنگرود، ماموران بلافاصله در محل حاضر شدند. دربررسیهای اولیه مشخص شد پدر 44 ساله خانواده که دارای اعتیاد شدید بوده و در شرایط نامتعادل روحی قرار داشته، در جریان اختلافات خانوادگی با چاقو دختر هشت سالهاش را به قتل رسانده است. وی تصریح کرد: متهم بلافاصله توسط ماموران پلیس دستگیر و پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شد.
به گزارش برترینها، یکی از بزرگترین مشکلات پیرامون این حادثه، خلأ قانونی است که اجازه میدهد مرتکبان چنین جنایاتی گاهی از مجازات سنگین فرار کنند. قانون قصاص در ایران وجود دارد، اما در موارد خاص مثل قتل فرزند توسط والدین، قوانین حمایتی مبهماند. این خلا باعث شده تا بنظر برسد از حق فرزند به درستی محافظت نشده. از سویی دیگر برخی چنین قوانینی را ضد زن تلقی میکنند و با وقوع چنین فجایعی خلاهای قانونی نمایان میشود.
کاربری بعه نام نعنا در این رابطه نوشت: نه ببین اینجا خیلی همه چی هم به نفع خانماست! قوانین ما همه ش درباره ی حمایت از زنه! اصلا مردسالاری نداریم که! همه چیز هم برابره! دختر هم تاج سر پدره!
بردیا: مجازات قتل ناموسی باید اعدام پدر قاتل و حبس ابد خود شخص در انفرادی باشه.اکر کسی از طایفه توی اختفای قتل کمک کرده باشه اونم باید اعدام شه.
ثریا هم ابراز تاسف کرده: من عمیقاً از وضعیت قوانین موجود ناامیدم و اینگونه رفتارها برام تأسفآوره. نام پدر، عنوانیه که متأسفانه برخی لایقش نیستن. داشتن فرزند، مسئولیتیه که لیاقت میخواد و برخی افراد متأسفانه فاقد این لیاقت هستن. الان مساله ورود درست قانون برام از همه چیز مهمتره. قانونی که یقه این مدل پدرها رو برای همیشه بگیره.
و سایه: بعد آدمها داخل این مملکت خودشون رو برای جنینی که نه حس داره نه عقل اذیت میکنن. دقیقا قانون حق سقط جنین برای همچین چیزی نیازه که هشت سال بعد پدر روانیش یا هرکس دیگه ای اون بچه بدبخت رو که احتمالا زجرکش شده و انسان با فهم و درک بوده رو به قتل نرسونه. واقعا عقل انسان ها عجیبه.
شهر در احاطه رعب و وحشت
وقتی خبری مثل قتل یک کودک توسط پدرش منتشر میشود، نه تنها خانواده قربانی، بلکه تمام جامعه در شوک و رعب فرو میرود. چنین فجایعی حس ناامنی را تزریق میکند و یادآور میشود که خشونت خانگی میتواند هر خانهای را تهدید کند. این ترس و اضطراب، فضای شهر را سنگین و پرتنش کرده و حالا مردم با ترس بیشتری در خیابانها قدم میزنند.
ابر و باد نوشت: دیگه توان و انرژی برای آدمای این شهر نمونده که بپرسه چرا این شده وضع ما!
وارث هم معتقد است: من توی این منطقه زیاد کار کردم. میدونم الان مردمش چه حس و حالی دارن.
و مریم: همچنین غمی نصیب هیچکس نشه ولی چون بچه رو کشته تا زن رو دیوونه کنه، خانم باید غم رو تبدیل به خشم کنه و بلایی به سرش بیاره که تا چندین سال از ذهن هیچکس پاک نشه.
بسیاری از کاربران خانم با ابراز نگرانی از خشونت و بیرحمی برخی مردان، سوال میکنند چرا باید چنین رفتارهای دردناکی در جامعه وجود داشته باشد. این اعتراضها بازتاب واقعی نگرانیها و تجربیات زنانی است که با انواع خشونتهای خانوادگی و اجتماعی روبرو هستند. در واقع حالا که پدر این دختر دست به چنین جنایتی زده، ناخواسته جامعه مردان بیشتر در مظان اتهام قرار میگیرند.
آرکان نوشت: مردها حاضرن برای آزار دادن یک زن حتی بچهی خودشونو بکشن.مردها چطور انقدر دیوانه و بیرحمن؟
سولماز: متأسفانه اینکه مردا فهمیدن میتونن بچشونو بکشن و مجازات کشن، داره به بد جایی میرسه، حالا تو باز بشین برای رتبه یک کنکور دختر خودتو اذیت کن. واقعیت کشور همینه،یه قانون کاملا مردونه.
و دلارام: مثلا یک زن حامله باشه، حق نداره سقط جنین کنه ولی مرد با خیال راحت این حرف رو میزنه و اجرایی میکنه!
بیژن بنفشه خواه در گفتوگویی با امیرحسین قیاسی با فیلم...
صفحه موسسه محک در اینستاگرام ویدئویی از حضور بازیگران...
پنح فیلمی که نامزد نهایی برای انتخاب و معرفی به اکادمی...
فیلم «همنت» (Hamnet) ساخته کلوئی ژائو (Chloé Zhao)،...
ناشناس بودن پرویز ثابتی در آمریکا، سال ۱۴۰۱ شکست. زمانی...
لیندا کیانی بازیگر سینما و تلویزیون تصاویر تازهای...